Most common verbs in English (Part 1)

فعل‌ها مهم‌ترین اجزای جمله هستند و نقش مهمی در توانایی ارتباط برقرار کردن شما دارند. در اینجا مهم‌ترین و پرکاربردترین فعل‌های انگلیسی در زندگی روزمره لیست شده‌اند.

 

Verb

Meaning

Sentence

  1. Ask

پرسیدن

Can I ask you a question?

میتونم یه سؤال ازت بپرسم؟

  1. Be

(am/is/are/was/were)

بودن

I am a student.

من یه دانش‌آموزم.

She is sad.

اون ناراحته.

They are on the table.

اونها روی میز هستند.

  1. Become

شدن

She wants to become a lawyer.

اون میخواد وکیل بشه.

  1. Begin

شروع کردن

The meeting begins at 10:30.

جلسه ساعت ۱۰:۳۰ شروع میشه.

  1. Call

زنگ زدن/ صدا کردن

I’m going to call the cops.

من میخوام به پلیس زنگ بزنم.

  1. Can /Could

توانستن

Can I have a drink, please?

میتونم یه نوشیدنی داشته باشم، لطفاً؟

Could you help me?

میتونی کمکم کنی؟

  1. Come

آمدن

Can you come to my party?

میتونی به مهمونی من بیای؟

  1. Choose

انتخاب کردن

I choose to learn German rather than French.

من انتخاب میکنم آلمانی یاد بگیرم تا فرانسه.

  1. Do/ Does/ Did

فعل کمکی

(انجام دادن)

Do you like bananas?

موز دوس داری؟

Does he do the dishes?

اون ظرفارو شسته؟

Did you study French?

فرانسه خوندی؟

  1. Decide

تصمیم گرفتن

She decided to go to Rome.

اون تصمیم گرفت به رم بره.

  1. Feel

احساس کردن

Do you still feel hungry?

هنوز احساس گرسنگی میکنی؟

  1. Find

پیدا کردن

I can’t find the car keys.

کلیدهای ماشین رو پیدا نمیکنم.

  1. Get

گرفتن

We get a lot of junk mail.

تعداد زیادی آگهی تبلیغاتی گرفتیم.

  1. Give

دادن

What did you give him for his birthday?

برای تولدش به او چه دادی؟

  1. Go

رفتن

Where are you going?

کجا داری میری؟

  1. Have/ Has/ Had

داشتن

You need to have a lot of patience.

باید خیلی صبر داشته باشی.

She has dark hair.

اون موهای مشکی داره.

They had a lovely dog.

اونها یه سگ دوست‌داشتنی دارند.

  1. Hear

شنیدن

Did anyone hear anything last night?

دیشب کسی چیزی شنید؟

  1. Help

کمک کردن

Kate helped him to choose some new clothes.

کیت به اون کمک کرد چندتا لباس جدید انتخاب کنه.

  1. Keep

نگه‌داشتن

Keep your room tidy.

اتاقت رو مرتب نگه‌دار.

  1. Know

دانستن

Who knows the answer?

کی جواب رو میدونه؟

  1. Leave

ترک کردن

I have to leave early tomorrow morning.

فردا صبح زود باید برم.

  1. Let

اجازه دادن

Let me have a look at that letter.

اجازه بده یه نگاهی به اون نامه بندازم.

  1. Like

دوست داشتن

Do you like this color?

این رنگ رو دوس داری؟

  1. Live

زندگی کردن

Where do you live?

کجا زندگی میکنی؟

  1. Love

عاشق بودن

I love the way she sings.

عاشق آواز خوندن اون هستم.

  1. Look

به نظر رسیدن/ دیدن

How do I look?

من چطور به نظر میرسم؟

Look at that red car.

به اون ماشین قرمز نگاه کن.

  1. Make

ساختن

I’ll make you a sandwich.

من برات یه ساندویچ درست میکنم.

  1. May/ Might

احتمال داشتن/ ممکن بودن

May I ask you a question?

ممکنه یه سؤال ازت بپرسم؟

He might be in his office.

اون ممکنه تو دفترش باشه.

  1. Mean

معنی داشتن

What does it mean?

معنیش چیه؟

  1. Move

حرکت کردن

Move your body.

بدنت رو تکون بده.

  1. Need

نیاز داشتن

I need your help now.

الآن به کمکت نیاز دارم.

  1. Play

بازی کردن

Can you play soccer?

میتونی فوتبال بازی کنی؟

  1. Put

گذاشتن

He puts the coffee on the table.

اون قهوه رو روی میز میذاره.

  1. Run

دویدن

She can run as fast as you.

اون میتونه به اندازه تو سریع بدوه.

  1. Say

گفتن

Did she say what happened?

اون گفت چه اتفاقی افتاده؟

  1. See

دیدن

Can I see your ticket?

میتونم بلط تون رو ببینم؟

  1. Seem

به نظر آمدن

Anna didn’t seem very pleased.

آنا خیلی راضی به نظر نمیومد.

  1. Should

باید

What should I do?

باید چی کار کنم؟

  1. Show

نشان دادن

Show your ticket to that man.

بلیطت رو به اون مرد نشون بده.

  1. Start

شروع کردن

What time does the film start?

فیلم چه ساعتی شروع میشه؟

  1. Take

گرفتن

How long does it take?

چقدر طول میکشه؟

  1. Talk

حرف زدن

We need to talk.

باید حرف بزنیم.

  1. Tell

گفتن

It is hard to tell.

گفتنش سخته.

  1. Think

فکر کردن

What do you think?

چی فکر میکنی؟

  1. Try

سعی کردن

She was trying not to cry.

داشت سعی میکرد گریه نکند.

  1. Turn

چرخیدن

Turn left at the church.

به کلیسا که رسیدی به چپ بپیچ.

  1. Use

استفاده کردن

Can I use your phone?

میتونم از تلفنت استفاده کنم.

  1. Want

خواستن

I really want a drink.

واقعاً یه نوشیدنی میخوام.

  1. Will/ Would

فعل کمکی زمان آینده

(خواستن)

Will you call me later?

بعداً بهم زنگ میزنی؟

Would you like a coffee?

قهوه میل داری؟

  1. Work

کار کردن

Where do you work?

کجا کار میکنی؟

مطالب مرتبط
نظرات

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *